چرایی ماندنی شدن سوم خرداد و گم شدن دوم خرداد در کوچه پس کوچه های تاریخ را می توان در این موارد برشمرد:
سوم خرداد حماسه خدایی بود که در آن ((خرمشهر را خدا)) آزاد کرد اما دوم خرداد حماسه ای بود که عده ای به نام دوم خرداد ی می خواستند بر مردم خدایی بکنند.
حماسه سازان سوم خرداد در تاریخ ماندگار شدند،چون سهمی برای خود از این حماسه نمی خواستند و خدا را ((فعال ما یشاء)) می دانستند نه خود را. اما ژنرالهای دوم خردادی از صراط مستقیم به خاکی زدند و در نتیجه یا چپ کردند و یا راهی پیچ توبه اوین شدند .
حماسه سازان سوم خرداد از چپ و راست بر دشمن تاختند ،حماسه داران دوم خرداد از چپ بر راست تاختند و دشمن را از یاد بردند.
حماسه سازان سوم خرداد اول خود را اصلاح کردند بعد حماسه آفرین شدند ،حماسه داران دوم خرداد بعد از دوم خرداد اصلاح طلب شدند بدون آنکه خود را اصلاح کرده باشند.
حماسه سازان سوم خرداد فدایی ملت بودند و حماسه داران دوم خرداد ملت را فدایی خود می خواستند تا از پایین فشار بیاورند و آنها در بالا چانه بزنند.
حماسه سازان سوم خرداد بدون اجر و مزد و منت پا در میدان حماسه گذاشتند ،حماسه داران دوم خرداد با پول شهرام جزایری و... و حقوق میلیونی مجلس ششم می خواستند صاحب حماسه شوند.!
حماسه سازان سوم خرداد نارجنک به کمر بستند و زیر تانک دشمن رفتند ، حماسه داران دوم خرداد پایگاه دشمن برای تانک های مطبوعاتی ایجاد کردند.
حماسه سازان سوم خرداد برای رسیدن به خرمشهر با خون بر رود پل حماسه ساختند ،حماسه داران دوم خرداد بر روی خون شهدا پل ارتباط با آمریکا زدند.
حماسه سازان سوم خرداد در شهر سرود ((محمد نبودی)) را به یاد جهان آرا خواندند ،حماسه داران دوم خرداد در مجلس عیش و نوش ((محمد نبودی)) را با ساز و آواز به تمسخر هلهله کردند.
اما به اعتقاد بنده هم دوم خرداد کار خدا بود و هم سوم خرداد.
سوم خرداد چوب خدا بر گرده دشمنان خدا بود اما دوم خرداد چوب بدون صدای خدا بر گرده کسانی بود که به نام خدا،خدا را فراموش کرده بودند!
